International Jew (یهود بین الملل) 4

ساخت وبلاگ

تأثیر یهود متمرکز کردن تجارت حول کالاها به جای افراد بود. سابقاً که همه ی ادعاها علیه اشخاص بود، یهود می دانست که کالاها از افرادی که یهود با آنها معامله می کند، قابل اطمینان تر هستند و بنابراین یهود این طور برنامه ریزی کرد که همه ی ادعاهای (مبنی بر خسارت) علیه کالاها مطرح شوند. علاوه بر این، این کار یهود را قادر ساخت که تا حد امکان از انظار دور بماند. چنین چیزی یک عامل سخت به کسب و کار وارد کرد، چرا که به جای آن که با افراد معامله شود، این کالاها بودند که مبادله می شدند این سختی همچنان باقی است. استعداد دیگری که پابرجاست و آن، مزیت مخفی بودن کنترل بسیار عظیمی است که یهود بدان دست یافته است، از همان منشأیی است که حواله های در وجه حامل از آن هستند. چنین چیزی به کسب و کاری که تحت سرمایه ی یهودی کنترل می شود اجازه می دهد تا تحت نامی ظاهر شود که هیچ نشانه ای از کنترل یهودی بر جای نگذارد.

یهود تنها سرمایه گذار و سرمایه گذار اصلی بین المللی است. اما همچون یک قانون او ترجیح می دهد که این حقیقت را تا آسمان ها آراسته نکند (و به معرض نمایش نگذارد)، او ترجیح می دهد که از بانک های غیر یهودی و شرکت های مدیریت امانی به عنوان ابزارها و عواملش استفاده کند. اصطلاح پیشنهادی" جبهه غیر یهودی" (Gentile Front) اغلب در ارتباط با چنین شیوه ای مطرح می شود.

اختراع بورس اوراق بهادار نیز به استعداد مالی یهود نسبت داده می شود. در برلین، پاریس، لندن، فرانکفورت و هامبورگ یهودیان متصدی اولین بورس های اوراق بهادار بودند.

این در حالی که در ونیز و جنوا که در ملأ عام و در گفتگوهای روزانه از آن ها به عنوان شهرهای یهود نام برده می شد، بزرگترین مؤسسات بانکی و تجاری را می شد پیدا کرد. بانک انگلیس (The Bank of England) با مشاوره و کمک یهودیان مهاجر از هلند، تأسیس شد.

بانک آمستردام (The Bank of Amsterdam) و بانک هامبورگ (The Bank ofHamburg) هر دو تحت نفوذ یهودیان سر بر آوردند.

حقیقتی غریب در ارتباط با آزار یهودیان و سرگردانی ناشی از آن در سرتاسر اروپا وجود دارد که باید به آن اشاره کرد و آن این است که: به هر جا که آنها آواره می شدند، به نظر می آید که کانون کسب و کار نیز با آنها می رفت. هنگامی که یهودیان در اسپانیا آزاد بودند، اسپانیا مرکز طلای جهان بود. هنگامی که اسپانیا یهودیان را بیرون انداخت، رهبری مالی را از دست داد و هرگز دوباره آن را به دست نیاورد. دانشجویان تاریخ اقتصادی اروپا همیشه در تحیّر کشف این مانده اند که چرا کانون تجارت باید از اسپانیا، پرتغال و ایتالیا به کشورهای شمالی انگلیس، آلمان و هلند منتقل شده باشد.

آنها دلیل این موضوع را در بسیاری از چیزها جست و جو کرده اند اما هیچ کدام به طور کامل موضوع را روشن نکرده است. اما هنگامی که مشخص می شود که این تغییر (جابجایی کانون تجارت) همزمان با اخراج یهودیان از جنوب (اروپا) و مهاجرت آن ها به شمال (اروپا) بود و هنگامی که مشخص می شود که به محض ورود یهودیان به کشورهای شمالی یک زندگی تجاری شروع می شود که تا روزگار ما رو به پیشرفت بوده است، به نظر می رسد که توضیح ماجرا چندان سخت نباشد. بارها و بارها ثابت شده است که هنگامی که یهودیان مجبور به مهاجرت شدند، مرکز جهانی فلزات گرانبها نیز با آنها مهاجرت کرده است.

با این پراکندگی یهودیان در اروپا و جهان، هر کدام از جمعیت های یهودی با پیوندی از خون، ایمان و رنج و محنت با همه ی دیگر گروه ها، ارتباط داشتند و این امکان را برای یهود فراهم کرد تا به او مفهومی بین المللی بدهد، چیزی که در آن زمان هیچ نژاد یا هیچ گروه دیگری از بازرگانان قادر به داشتن آن، نبودند. یهودیان نه تنها همه جا بودند (روسها و آمریکایی ها نیز همه جا هستند) بلکه درون اجتماع در ارتباط با بدنه جامعه بودند. آنها قبل از دوران سازمان های تجاری بین المللی هوشمند، سازمان یافته بودند.

آنها به وسیله ی تار و پود یک زندگی معمولی به یکدیگر مقید و ملزم بودند. بسیاری از نویسندگان قرون وسطی مشاهده می کردند که یهودیان درباره ی آن چه در اروپا اتفاق می افتاد، از دولت ها بیشتر اطلاع داشتند. این اطلاعات را آنها از گروهی به گروه دیگر و از کشوری به کشوری دیگر به وسیله ی نامه می رساندند. در واقع، شاید بتوان آنها را بدین سان آغازگر ناخودآگاه خبر نامه های مالی نامید. قطعاً این چنین اطلاعاتی را که آنها قادر به فراهم سازی و توزیع آن بودند، برای آنها به خاطر بنگاه های اقتصادی احتکار آمیزشان بسیار ارزشمند بود. اطلاعات پیشاپیش در روزگاری که اخبار نایاب، کند و غیر قابل اعتماد بود، مزیت فوق العاده ای محسوب می شود.

این، سرمایه گذاران یهودی را قادر ساخت تا به عاملین وام های ملی تبدیل شوند، تجارتی که هر کجا که امکان داشت، یهودیان به آن، تشویق می کردند. یهود همیشه آرزو می کرده است که ملت ها را به عنوان مشتریان خود داشته باشد. وام های ملی به خاطر حضور اعضای یک خانواده یکسان از سرمایه گذاران در کشورهای مختلف تسهیل می شد. بدین گونه مدیریت واحدی را فراهم می کرد که به وسیله آن می شد شاهی را در برابر شاهی دیگر و دولتی را در برابر دولت دیگر به بازی در آورد و زیرکانه ترین استفاده را از ترس ها و تعصب های ملی کرد و همه ی این ها در حالی رخ می داد که هیچ سود حتی کوچکی از وجود عامل مالی حاصل نمی شد.

ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانون‌هاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران...
ما را در سایت ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانون‌هاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : وب نگار webnegar بازدید : 463 تاريخ : پنجشنبه 16 آبان 1392 ساعت: 5:11