فرقه مریمیه ؛ از فریتیوف شوان تا سیدحسین نصر - قسمت هفدهم و پایانی

ساخت وبلاگ

«از ايشان پرسيدم که آيا درست است که شما آمدن خود به ايران را مشروط به دعوت رهبر معظم انقلاب کرده‏ايد؟ گفت: بله، ولي نه به اين معنا که ايشان شخصاً مرا دعوت کند بلکه به اين معني که شخص ايشان تضمين کند که براي من مشکلي ايجاد نمي شود؛ زيرامن در اينجا به عنوان يک رهبر ديني هم شناخته مي‏شومو اگر با مشکلاتي مانند دستگيري و زنداني شدن مواجه شوم در ذهن مردم در اينجا اين نکته خطور مي‏کند کهاين رهبر مذهبيفردي خلافکار است و ذهن کسي متوجه مسائل سياسي نمي شود و اين به دين‌داري لطمه مي زند.» [540]

پایان سخن

فرقه شوان از همان آغاز، که هنوز شاخه‌اي از علاويه بشمار مي‌رفت، مخفي بود. بنوشته سجويک، اين پنهانکاري مغاير است با سيره عادي صدها طريقت صوفي در جهان اسلام که سازمان‌هايي علني هستند هر چند ممکن است گاه مناسک‏شان را در خلوت و بدور از چشم "اغيار" انجام دهند. [541] پنهانکاري سنت فرقه‌هاي رازآميز ماسوني غربي، مانند انجمن تئوسوفي و طريقت معبد، است و در سنن تصوف اسلامي معنا ندارد.

بعبارت ديگر، پنهانکاري ميراثي ماسوني است که به فرقه شوان انتقال يافت و از عناصري است که مي‌تواند مرز ميان "طريقت" [542] و "فرقه" را ترسيم ‌کند. "طريقت"‌ زماني که پنهان باشد، از تشکيلات منسجم پنهان برخوردار باشد، و داراي مناسک پنهان باشد، "طريقت" نيست، "فرقه" [543] است. و عقايد و مناسک ديني "فرقه" زماني که با اديان متعارف تمايز داشته باشد، "کالت" [544] يا آئين ديني جديد است. فرقه‌ها و آئين‌هاي ديني فرقهگونه معمولاً خود را "طريقت" مي‌خوانند نه "فرقه" زيرا تصوّر مي‌کنند واژه "فرقه" داراي بار منفي است. شاخه‌هاي متنوع فراماسونري خود را "طريقت" مي‌خوانند، مانند "طريقت اسکاتي کهن"، [545] ولي در عمل فرقه کاملاً بسته با عقايد خاص خود هستند نه طريقت به معناي رايج سنتي آن در تصوف.

فرقه شوان، از همان ابتداي کار شوان، براي توجيه پنهانکاري خود دلايلي عرضه مي‌کرد؛ مانند مخاطره‌آميز بودن علني شدن مسلماني پيروان. اين استدلال، حتي در فضاي نخستين سال‌هاي پس از جنگ جهاني دوّم، مقبول بنظر نمي‌رسد. پنهانکاري در فرقه شوان چنان اکيد و پذيرفته شده بود که وقتي سجويک از فن مينبرگ، سوّمين عضو فرقه شوان (پس از شوان و بورکهارت)، درباره علت پنهانکاري مي‌پرسد اوّلين واکنش او تعجب است. او مي‌گويد: مگر مي‌شد جز اين باشد؟ فن مينبرگ دلايلي چون خطر اخراج از کار را مطرح مي‌کند در حالي که خود معترف است کارفرمايانش از مسلمان بودن او مطلع بودند و اتفاقي برايش رخ نداد. [546]

فرقه شوان چنان مخفي بود که طي 76 سال موجوديت آن، اگر مبداء را سال 1937 بدانيم که شوان خود را "شيخ" خواند، برغم اهميت آن در ميان نخبگان غرب، نامي از آن شنيده نمي‌شد و مناسک آن، هم براي غيرمسلمانان و هم براي مسلمانان، حتي آنان که با اعضاي فرقه معاشر بودند، ناشناخته بوده است.

در آغاز اين رساله سخنان سجويک را نقل کرديم درباره نحوه آشنايي او با فرقه شوان در دانشگاه آمريکايي قاهره. در تحقيقاتي که در ماه‌هاي اخير براي آشنايي با فرقه مريميه انجام گرفت، روشن شد که مريميه را در ايران بندرت مي‌شناسند و اگر کسي اطلاعي دارد بطور عمده به دليل مطالعه کتاب سجويک است و انعکاس ناچيز آن، به اجمال و در حد يکي دو يادداشت کوتاه در چند صفحه فيسبوک و وبلاگ. و گفتيم که سجويک، به دليل تهديد وکلاي مريميه، مجبور شد بخش‌هايي از کتاب خود را، از جمله تصاوير برهنه شوان و برهنهنگاريهاي او را، حذف کند. و نيز، بنقل از طلعت هالمان، گفتيم که از ستاره هومن در زمان نگارش يا انتشار پايان‌نامه دکترايش در دانشگاه سوربن خواستند «هر نوع مطلب منفي» را عليه شوان حذف کند.

در مورد شوانيهاي ايران، که خطري مسلمانان را، به دليل مسلماني، تهديد نمي‌کند، اين پنهانکاري، هم پيش از انقلاب و هم پس از انقلاب، وجود داشته است. پيروان شوان و نصر در ايران نامي از طريقت مريميه، مگر بندرت به هنگام نياز و به اختصار، نميبرند چه رسد به اعلام جايگاه خود در مريميه يا مناسک داخلي آن. اين در حالي است که مکرر به تجليل از شوان، بعنوان متفکر و عارف بزرگ مسلمان، پرداخته‌اند بدون کم‌ترين اشاره به مغايرت عقايد و کردار او با اسلام.

از چند دانشجوي مطلع ايراني دانشگاه‌هاي ايالات متحده آمريکا پرس‌و‌جو شد. به اجمال چيزي شنيده بودند. آنان از دانشجوياني که بنظر مي‌رسيد با سيد حسين نصر رابطه دارند يا به او علاقمندند پرسيدند. ابتدا ابراز آشنايي کردند ولي بعد که متوجه کنجکاوي دوستشان شدند بحث را مسکوت گذاردند.روشن شد که در ميان دانشجويان ايراني در دانشگاه‌هايآمريکا، نخبگاني هستند که يا در معرض تبليغات مريميه قرار دارند يا به آن پیوستهاند، و اينان می‌دانند که بايد "رازدار" باشند.

کتاب سجويک، برغم گذشت هشت سال از انتشار آن، تاکنون در ايران انعکاسي نداشته و بنظر مي‌رسد ارادهاي منسجم براي پنهان ماندن نام مريميه وجود دارد. اميد مي‌رود رساله حاضر بازتابي در خور يابد و پاياني بر هشت دهه پنهانکاري فرقه شوان باشد.

پایان تنظیم و آماده سازی مجدد برای بازانتشار ، کاری ازوب نگار


444. Sedgwick, ibid, p. 153.

445. Massachusetts Institute of Technology (MIT)

446. سيد حسين نصر،در جستجوي امر قدسي، گفتگوي رامين جهانبگلو با سيد حسين نصر، ترجمه سيد مصطفي شهرآييني، تهران: نشر ني، چاپ اوّل، 1385، ص 96.

447. همان مأخذ، ص 97.

448. همان مأخذ، ص 105.

449. Sedgwick, ibid, p. 154.

450. Seyyed Hossein Nasr, “Intellectual Autobiography,”The Philosophy of Seyyed Hossein Nasr, ed.Lewis E Hahn, pp. 3–85. Chicago: Open Court, 2001; Haifaa Jawad, “Seyyed Hossein Nasr and the Study of Religion in Contemporary Society”,American Journal of Islamic Social Science, Vol 22, No 2, 2005, pp 49-68.

451. نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 25.

452. بنگريد به عکس نصر در سال اوّل تحصيل در دانشگاه ام. آي. تي.، 1329، در کتابدر جستجوي امر قدسي.

453. نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 20.

454. نصر،در جستجوي امر قدسي،صص 123-124.

455. همان مأخذ، ص 11.

456. همان مأخذ، صص 19-20.

457. عبدالرحيم کلانتر ضرابي،تاريخ کاشان، بکوشش ايرج افشار، تهران: انتشارات اميرکبير، چاپ چهارم، 1378.

458. اسناد دکتر ولي‌الله خان نصر در مجموعه محمدعلي فروغي: يحيي آريابخش،تاريخ آغازين فراماسونري در ايران بر اساس اسناد منتشرنشده، ج 3: از پرونده شماره 41 تا پرونده شماره 80، تهران: انتشارات سوره مهر، چاپ اوّل، 1384، ص 646.

459. ضرابي، همان مأخذ، صص 290-291.

460. Jakob Eduard Polak (1818-1891)

متولد بوهم، متوفي وين. دکتر پولاک در سال‏هاي 1851-1860 در ايران بود. از سال 1272 ق./ 1855 م.، پس از مرگ دکتر کلوکه و پيش از استخدام دکتر طولوزان، پزشک مخصوص ناصرالدين شاه بود. ياکوب پولاک در سال 1865 خاطرات ايران خود را به‏نامايران، سرزمين و مردم آندر وين منتشر کرد. اين کتاب به فارسي ترجمه شده است: ياکوب ادوارد پولاک،سفرنامه پولاک، ترجمه کيکاووس جهانداري، تهران: خوارزمي، چاپ اوّل، 1361.

461. مهدي بامداد،شرح حال رجال ايران،تهران: انتشارات زوار، چاپ پنجم، 1378، ج 5، صص 97-98.

462. نصر،در جستجوي امر قدسي،ص 13.

463. Meshiakh Ajoon [Mashiah Ajun]

464. عبدالله شهبازي، "واقعه الله داد و مهديگرايي افراطي: ميراث يهوديان مخفي مشهد":

www.shahbazi.org/pages/Crypto_Jews_Mashhad_Iranian_Messianism.htm

465. باقر عاقلي،شرح حال رجال سياسي و نظامي معاصر ايران، تهران: نشر گفتار، نشر علم، چاپ اوّل، 1380، ج 3، ص 1621.

466. ايرج افشار،نادره کاروان،تهران: نشر قطره، چاپ اوّل، 1383، ص 134؛ نصر،در جستجوي امر قدسي،ص 15.

467. ويکي‌پدياي فارسي، "تئاتر نصر" [20 ارديبهشت 1392]؛ وبلاگ تابلو- خبر هنري، "تئاتر نصر؛ همچنان در انتظار تکميل بازسازي"، 27 فروردين 1388:

http://www.mbahar.blogfa.com/post-8072.aspx

468. "تلاش براي احياء تئاتر نصر و پارس به ياد سعدي افشار"، سايت مؤسسه فرهنگي هنري شهيد آويني، 4 ارديبهشت 1392.

469. نصر،در جستجوي امر قدسي،ص 36.

470. عاقلي، همان مأخذ، ص 1622.

471. نصر، همان مأخذ، ص 184.

472. Iran Who’s Who 1976, Tehran: Echo of Iran, 1976, p. 379.

473. آريابخش، همان مأخذ، صص 648-651.

474. اسماعيل رائين،فراموشخانه و فراماسونري در ايران،تهران: مؤسسه تحقيق رائين، چاپ دوّم، 1347، ج 1، صص 453-454. اين در واقع چاپ اوّل است. رائين براي ممانعت از توقيف کتاب در صفحه مشخصات مدعي شد که چاپ اوّل در ژانويه 1968 در ايتاليا منتشر شده.

475. نصر،در جستجوي امر قدسي،ص 17.

476. همان مأخذ، صص 37-38.

477. همان مأخذ، صص 12-13.

478. همان مأخذ، ص 24.

479. همان مأخذ، صص 29-31.

480. Peddie School

481. Baptists

482. همان مأخذ، صص 55-56.

483. همان مأخذ، ص 57.

484. همان مأخذ، صص 24، 57.

485. همان مأخذ، ص 25.

486. "گزيده‌اي از کتابحکمت و سياست: خاطرات سيد حسين نصر"، وبگاه جرس، 5 فروردين 1392.

http://www.rahesabz.net/story/68054/

487. فريدهوف شووان، "ودانتا"،مهر، شماره 105، بهار 1343، صص 36-43.

488. همان مأخذ، ص 37.

489. همان مأخذ، ص 42.

490. فريتيوف شووان،اصول و معيارهاي هنر جهاني، شيراز، تخت جمشيد: سازمان جشن هنر، 1349. اين مقاله در سال‌هاي اخير تجديد چاپ شده است: دفتر مطالعات ديني هنر، 1372.

491. فريدهوف شووان، "تناقضات مکتب اصالت نسبيت"، ترجمه غلامرضا اعواني و هادي شريفي،جاويدان خرد،شماره 2، پائيز 1354، صص 3-11.

492. علينقي عاليخاني(متولد بهمن 1307)، پسر عابدين خان سرپرست املاک پهلوي در دشت قزوين، پس از اخذ مدرک دکترا در رشته اقتصاد از پاريس به کار در ساواک پرداخت و مسئول تهيه بولتن‌هاي ويژه اقتصادي براي شاه شد. مندرجات اين بولتن‌ها علاقه شاه به عاليخاني را برانگيخت و در نتيجه در سال 1341 در دولت امير اسدالله علم وزير اقتصاد شد. او تا سال 1348، در دولت‌هاي حسنعلي منصور و اميرعباس هويدا، وزير بود و سپس تا سال 1350 رياست دانشگاه تهران را به عهده داشت. از آن پس به فعاليت‌هاي اقتصادي پرداخت و رياست هيئت مديره بانک ايران و آمريکا را به دست گرفت. با وقوع انقلاب به آمريکا رفت و از اوائل دهه 1370، پس از انتشار خاطرات ارتشبد فردوست، ويراستاري يادداشت‌هاي روزانه علم را به دست گرفت. اين کتاب در شش جلد در ايران منتشر شد. همسر علينقي عاليخاني، سوزان دمون، فرانسوي است. از علينقي عاليخاني بعنوان يکي از چهره‌هاي برجسته مرتبط با سرويس اطلاعاتي اسرائيل (موساد) نام مي‌برند. بنگريد به: عبدالله شهبازي، "موساد و ايران":

http://www.shahbazi.org/pages/Services1.htm

493. هوشنگ نهاوندي(متولد 1312) هم سن و سال نصر بود. او ماسون بود و در 14 آذر 1344 با معرفي حسينعلي شيخ‌الاسلامي عضو لژ آفتاب شد. اوج فعاليت ماسوني نهاوندي از 14 اسفند 151 است که لژ اميرکبير بعنوان يک نهاد دانشگاهي تأسيس و نهاوندي، رئيس دانشگاه تهران، بعنوان "استاد ارجمند" آن منصوب شد. در شهريور 1357 در دولت شريف‌امامي وزير آموزش عالي شد و رياست دفتر مخصوص ملکه به نصر محول شد. در 14 بهمن 1357 به دستور شاپور بختيار، آخرين نخست‌وزير حکومت پهلوي، نهاوندي بعنوان يکي از عوامل افساد در ايران به زندان افتاد. با پيروزي انقلاب، نهاوندي از ايران خارج شد و به پاريس رفت.

494. نصر،در جستجوي امر قدسي،ص 31.

495. همان مأخذ، ص 13.

496. همان مأخذ، صص 122-123.

497. همان مأخذ، ص 186.

498. همان مأخذ، ص 187.

499. همان مأخذ، ص 187.

500. همان مأخذ، ص 188.

501. يادداشت‌هاي علي و مجتبي مطهري نشان مي‌دهد که پس از انتصاب نصر به رياست دفتر فرح پهلوي، آيتالله مطهري ارتباط خود با وي را قطع کرد. علي مطهري مي‌نويسد: «پس از آن‌که دکتر نصر رئيس دفتر فرح شد استاد مطهري بسيار ناراحت شدند و از آن پس ارتباطي با نصر نداشتند.» و مجتبي مطهري، پسر بزرگ آيتالله مطهري، مي‌گويد: «در يک بعدازظهر، وقتي استاد مطهري عکس دکتر نصر را در صفحه اوّل کيهان ديدند در حالي که به مناسبت اين سمت در مقابل شهبانو خم شده است، جمله‌اي گفتند که حاکي از ناراحتي شديد ايشان از دکتر نصر بود.» ("گزيده‌اي از کتابحکمت و سياست: خاطرات سيد حسين نصر"، وبگاه جرس، 5 فروردين 1392)

502. حسين فردوست،ظهور و سقوط سلطنت پهلوي،جلد اوّل: خاطرات ارتشبد سابق حسين فردوست، ويراسته عبدالله شهبازي، تهران: انتشارات اطلاعات، [چاپ اوّل، 1369]، چاپ بيست و پنجم، 1387، صص 210-211؛ احسان طبري،کژراهه: خاطراتي از تاريخ حزب توده،تهران: انتشارات اميرکبير، چاپ اوّل، 1366، صص 220.

503. نصر، همان مأخذ، ص 186.

504. "گزيده‌اي از کتابحکمت و سياست: خاطرات سيد حسين نصر"، وبگاه جرس، 5 فروردين 1392.

505. نصر،در جستجوي امر قدسي، ص 178.

506. همان مأخذ، ص 179.

507. همان ماخذ ، ص 163.

قلم و گفتار نصر جذاب نيست و شايد بتوان گفتملال‌آوراست. بنظرمي‌رسدنوشتن براي نصر آسان نيست. بسياري از آثار نصر به انگليسي است که با نثر روان ديگران به فارسي برگردانيده شده.مهم‌ترينآثاراوّليه‏اش به فارسي (علم و تمدن در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران: نشر انديشه، 1350؛تاريخ‌ فلسفه اسلامي، ترجمه اسداللّه‌ مبشري‌، تهران: اميركبير، ۱۳۵۲) کار مترجمانيچيرهدستاست. به اين دليل، نصر سخن گفتن را بر نوشتن ترجيحمي‌دهدو به اين دليل خاطراتش گفتگوست؛ هم با رامين جهانبگلو و هم خاطرات جديدش (در دست انتشار) که گفتگو با محمدحسين منظورالاجداد ونجم‌الدينيوسفي و حسين دهباشي است. از اينرو، مجموعه نوارهاي صوتي تصويري نصر مفصل است که دروبگاه‌هايمريميه و بنياد سيد حسين نصر قابل دستيابي است. صرفنظر از پيوند با قدرت سياسي، عدم جذابيت قلم و گفتار عامل ديگري است که نصر بسان علي شريعتي، يا حتي عبدالکريم سروش درسال‌هاينخست پس از انقلاب، در ميان روشنفکران و دانشجويان ايراني جاذبه نيافت و با اقبال مواجه نشد.

508. The Paul H. Nitze School of Advanced International Studies (SAIS)

509. The Brookings Institution

510. Richard Holbrooke (1941-2010)

511. Special representative for Afghanistan and Pakistan

515. جيمز بيل و ويليام راجر لويس [ويراستار]،مصدق، نفت، ناسيوناليسم ايراني،ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوي و کاوه بيات، تهران: نشر نو، چاپ اوّل، 1368، ص 456.

516. Mark Koslow, “The Spiritual Fascism of Rene Guenon and His Followers.”

517. "گزيده‌اي از کتابحکمت و سياست: خاطرات سيد حسين نصر"، وبگاه جرس، 5 فروردين 1392.

518. سيد حسين نصر، "سرآغاز"،جاويدان خرد، شماره اوّل، بهار 1354، ص 7.

519. همان مأخذ، ص 8.

520. "فريدهوف شووان"،جاويدان خرد، شماره دوّم، پائيز 1354، صص 1-2.

521. Sedgwick, ibid, p. 155.

522. ibid, p. 156.

523. ibid, p. 156.

524. ibid, p. 157.

525. نصر،در جستجوي امر قدسي، ص 167.

526. Sedgwick, ibid, p. 157.

527. ibid, p. 249.

528. ibid, p. 250.

529. بنگريد به: زندگينامه "غلامرضا اعواني" در ويکی پدياي فارسي و وبگاه مؤسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ايران. (اوّل ارديبهشت 1392)

530. "انديشه و کارنامه سيد حسين نصر در ترازو"،کتاب ماه دين، شماره 127، ارديبهشت 1387، صص 35-36.

531. منوچهر دين پرست،"از انجمن تا مؤسسههمشهري انلاين [اوّل ارديبهشت 1392]:

http://www.hamshahrionline.ir/details/7151

532. Sedgwick, ibid, p. 250.

533. ibid, p. 338.

534. "حکمت متعالي اديان در گفتگو با دکتر محمود بينا"، فصلنامههفت آسمان، شماره 1، بهار 1378، ص 7.

535. Sedgwick, ibid, p. 250.

536. ibid, pp. 251, 349.

537. ibid, p. 252.

538. ibid, p. 254.

محمد لگنهاوزن، "نکاتي چند پيرامون پلوراليسم ديني در گفتگوي آقايان سيد حسين نصر و جان هيک"، ترجمه احمدرضا جليلي،معرفت، شماره 24، بهار 1377، صص 77-89. لگنهاوزن بعداً کتابي نوشت در نقد تراديشناليسم با عنواناسلام و پلوراليسم ديني.

Muhammad Legenhausen,Islam and Religious Pluralism, London: Al-Hoda, 1999.

539. Mark Sedgwick, “Vestlig sufisme og traditionalism” [Western Sufism and Traditionalism],Den gamle nyreligiøsitet,Vestens glemte kulturarv[Old New Religiousness: The West's forgotten cultural heritage], ed. Mette Buchardt and Pia Böwadt (Copenhagen: Anis, 2003), pp. 139-151.

540. "ماجراي درخواست سيد حسين نصر از رهبر انقلاب به روايت دکتر الويري"، خبرانلاين، 26 مهر 1388.

http://khabaronline.ir/detail/20472/politics/leader

541. Sedgwick,Against the Modern World,p. 92.

542. Rite

543. Sect

544. Cult

545. Antiquus Scoticus Ritus Acceptus [Ancient and Accepted Scottish Rite]

546. Sedgwick, ibid, p. 92

ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانون‌هاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران...
ما را در سایت ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانون‌هاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : وب نگار webnegar بازدید : 577 تاريخ : پنجشنبه 31 مرداد 1392 ساعت: 6:02