فرقه مریمیه ؛ از فریتیوف شوان تا سیدحسین نصر - قسمت سیزدهم

ساخت وبلاگ

در گزارش‌هاي متعدد، از افراد زير بعنوان کساني که در مناسک نخستينگراي کلني شوان حضور داشتند نام برده شده: شوان و "زنان" او (کاترين شوان، باربارا پري، ماود موري، شارلين رومين)، کيت اربوگاست [430] و زنش، استانلي جونز، راجر گاتاني، [431] آقا و خانم فلوري، [432] هرنان کاداويد [433] و زنش، جفري ولزي و زنش دبورا، [434] آقا و خانم رينولدز، [435] پاتريک کيسي [436] و زنش، مارک پري (پسر ويتال و باربارا پري) و زنش، مايکل پولاک و خانواده‌اش، باري و ربکا مک‌دونالد. [437] اينان همه در بلومينگتن اينديانا زندگي مي‌کردند و مريدان شوان و اعضاي فرقه او بودند.ماود موري از جان موري و گارسيا وارلا [438] و خانواده‌اش نيز نام برده است. افراد ديگري بودند که نام ‏شان ذکر نشده.

کاسلو مي‌نويسد او مدعي نيست شوان 84 ساله براي تحريک يا ارضاءجنسیعورت خود را به زنان فشار مي‌داد، بلکهاين امر جزو مناسک ديني او بود و شوان و زنان و شوهران‏شان اين را "تقديس" و "تبرک" مي‌دانستند.

شوان، در حضور والدين، دختران کم سن و سال را نيز به همين روش "تبرک" مي‌داد. در ماجراي سال 1991، پليس يکي از اعضاي بلندپايه فرقه شوان را، بنام گارسيا وارلا، دستگير کرد و مورد استنطاق قرار داد. علت، پيدا شدن عکس‌هاي کاملاً برهنه دختران نوجوانش بود.گارسيا وارلا تبرئه شد با اين استدلال که در اسپانيا رسم است از بلوغ دختران عکس بگيرند و بعنوان خاطره ثبت ‌کنند.

موارد متعددي از اين گزارش‌ها، دال بر حضور نوجوانان زير 16 سال در مناسک نخستينگراي شوان، ثبت شده: در 4 دسامبر 1991 دکتر رونالد و سارا بادمر [439] از حضور خود در گردهمايي پائيز 1989 در خانه شوان گزارش دادند. آنان شاهد حضور زنان برهنه و نيز پسران و دختران خردسال برهنه در مناسک شوان بودند.

ماود موري در گزارش خود از حضور دختر 15 ساله راجر گاتاني در مناسک برهنه مي‌گويد. او دختر فوق را ديد که برهنه در حلقه زنان در پيرامون "شيخ" مي‏رقصيد و مانند ساير زنان از شوان "برکت" مي‌گرفت. ماود موري در گزارش ديگر نوشت که مايکل پولاک اجازه مي‌داد دختر نوجوانش در مناسک کاملاً برهنه براي شوان برقصد.

آلدو ويدالي در گزارش خود مي‌نويسد که در 4 مارس 1989 به خانه شوان رفت و در حين صحبت با شوان، در اتاق مطالعه او، ناگهان دختر 15 ساله گاتاني وارد شد در حالي که کاملاً برهنه بود.

در گزارش‌هايي که به دادگاه ارائه شد گفته شد که علاوه بر دختر گاتاني، دختر کم سن و سال آقا و خانم ويليام راث [440] نيز در محافل نخستينگراي شوان ديده شده. اين دختر مانند ساير زنان رفتار مي‌کرد و شوان، که برهنه بود،عورتش را بر عورت برهنه اين دختر و ساير زنان فشار مي‌داد.

چنان‌که گفتيم، فريتيوف شوان در 11 اکتبر 1991 به سوءاستفادهجنسیاز کودکان در سه مورد متهم شد: يکي 15 ساله، دومي 14 ساله و سومي 13 ساله. ظاهراً منظور دختران گاتاني، پولاک و راث است. ولي مدتي بعد، دادستان به شکل مرموزي کيفرخواست خود را پس گرفت و ديويد هانتر، [441] معاون دادستان، که پيگيري پرونده را به دست داشت، اخراج شد. ديويد هانتر در گفتگوي خصوصي با کاسلو علت متوقف شدن رسيدگي به پرونده و اخراج خود را «دلايل سياسي» عنوان کرد. و قاضي، لوسي کرباس، [442] در گفتگو با کاسلو، ابراز اميدواري کرد که پرونده بازگشايي شود زيرا يقين دارد شوان مجرم است.

نصر و مناسک شوان

گفتيم که، طبق مندرجات کتاب سجويک،"نوشوانيها" مسائل دروني کلني بلومينگتن را از لينگز و نصر پنهان مي‌کردند. نوشتيم که حداقل در مورد لينگز اين تجاهل عامدانه از سوي او بود که نمي‌خواست خود را آشنا با "مناسک ديني" ابداعي شوان جلوه دهد.

نصر نيز با اين مسائل آشناست ولي مي‌کوشد خواننده را گمراه کند و ماجراي رسوايي شوان را کم‌اهميت و ناشي از کجفهميجلوه دهد. نصر در مقاله‌ايکه در رثاي شوان نوشته، بيش از حد متعارف بر "راست کیشی" شوان تأکید می‌کند، چنان تأکيدي که آدمي را به ترديد وامي‏‏دارد، و ابداع مناسک ديني برهنهگرايبرگرفته از سرخپوستان را، بدون اين صراحت و در لفافه، «علايق شخصي» شوان مي‏خواند که اهميتي ندارد و ذرهاياز مسلماني شوان نمی‌کاهد.نصر مي‌نويسد:

«علاوه بر صحبت از "دين دل"، شوان‌ اغلب در خصوص جذب خويش هماهنگ با فرمول‌بندي‌هاي متافيزيکي مکتب شانکارا و حال‌ و هواي ازلي و ديرينه سنت‌هاي بومي آمريکاي‌ شمالي سخن مي‌گفت. اين تأثيرات،برخي مفسران‌ را- که فاقد حسن نيت و يا فهم عميق آن چيزي‌ هستند که در اينجا مطرح است- وامي‌دارد که‌ در مورد خصلت اسلامي تعاليم شوان، بويژه در پايان حياتش، ترديد کنند. اگرچه اشکال ظاهري‌ مي‌توانند متنوع باشند، ليکن مفهوم بنيادين اين‌ تأثيرات اخلاقي، زيبايي‌شناسانه و عقلاني، به هیچوجه با اصول اسلامي مغايرت ندارند.معذلک‌ او اغلب به ما مي‌گويد کهاين عشق‌ورزي به‌ موضوعاتي همچون دين، هنر و فرهنگ آمريکاي‌ بومي، يک تمايل شخصي است و به طريقه‌اي‌ که او بنياد گذشته و براساس راست‌کيشي و راست‌کرداري ناب اسلامي پي‌ريزي شده، هيچ‌ ارتباطي ندارد.

حقيقت اين است که او در روزهاي پاياني‌ عمرش عميقاً به سنت اسلامي پايبند باقي مانده‌ بود، شعائر اسلامي را به جا مي‌آورد و قرآن‌ مي‌خواند. توسل به نام‌هاي خدا و ذکر او، آن‌گونه که در قرآن آمده، هيچگاه تا آخرين لحظه حيات‌ و تا پاي مرگ از لبان او دور نشد.» [443]

نصر با پرونده بلومينگتن و مناسک برهنهگراي شوان و مدارکي که به دست پليس افتاد آشناست و در بستن پرونده و پايان دادن به رسوايي شوان، به دليل ارتباطات‏اش با رجال قدرتمند آمريکا، چه بسا سهم اصلي داشت. نصر چگونه مي‌تواند مناسک ابداعي شوان را «راستکيشي و راست‏‏کرداري ناب اسلامي» بخواند و شوان را «عميقاً به سنت اسلامي پايبند» معرفي کند، و خود صادق باشد؟


352. Sedgewick, ibid, p. 170.

353. ibid.

354. نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 25.

355. عبدالله شهبازي،زرسالاران، ج 1، صص 330-331.

356. Leo Schaya (1916-1985)

لئو شايا در زمينه تصوف کتاب‌هاي متعدد نوشته. مهم‌ترين کتاب او درباره تصوف يهودي (کابالا) است که تأويلي فرا - ادياني و "جامع" و تراديشناليستي از آن ارائه داده است. اين کتاب را ابتدا انتشارات پنگوئن منتشر کرد و در سال 2004 چاپ جديد آن توسط انتشارات خانم گراي هنري منتشر شده است.

Leo Schaya,The Universal Meaning of the Kabbalah, Penguin Books, 1973; Fons Vitae; Tra edition, 2004.

357. Sedgewick, ibid, pp. 316-317.

358. Mark Koslow, “The Spiritual Fascism of Rene Guenon and His Followers”.

359. Sophia Perennis,[Tehran] No. 3, Spring 1977.

360. Leo Schaya, “The Eliatic Function”,Studies in Comparative Religion, Vol. 13, No. 1-2, 1980.

http://www.studiesincomparativereligion.com/public/articles/The_Eliatic_Function-by_Leo_Schaya.aspx

361. Sedgewick, ibid, pp. 316-317.

362. Frithjof Schuon, “Paradoxical Aspects of Sufism”,Studies in Comparative Religion, Vol. 12, No. 3-4, Summer-Autumn, 1978, pp, 131–175.

363. طريقتي در آئين هندو. بنگريد به:

http://en.wikipedia.org/wiki/Advaita_Vedanta

364. Frithjof Schuon, “Quelques critiques,” inRene Guenon[Dossier H], ed. Pierre-Marie Sigaud, Lausanne: L’Age d’Homme, 1984.

365. Sedgewick, ibid, p. 170.

366. Connaissance des religions

367. Sedgewick, ibid, p. 171.

368. نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 22.

369. در وبگاه "خرد جهاني"، وابسته به فرقه مريميه، ذيل زندگينامه ويتال پري، زمان مهاجرت شوان و ويتال پري به آمريکا سال 1980 ذکر شده.

370. Inverness Farm

سجويکInverness Farms، يعني "فارم" را به صورت جمع، نوشته. درست "فارم" است نه "فارمز".

371. Sedgewick, ibid, p. 171.

372. Primordialism

373. ibid, p. 177.

374. Patricia Estelle

375. Pneumatikos

376. Avatar

از واژه سانسکريت "آواتارا" به معني هبوط. مفهومي است در هندوئيسم که به فرقه سيک نيز راه يافته به معني هبوط خدا در کالبد انسان يا موجودات ديگر.

377. ibid, p. 172.

378. Primordial Gatherings

379. ibid, p. 173.

380. نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 20.

381. Sedgewick, ibid, p. 172.

382. Mark Koslow, “The Spiritual Fascism of Rene Guenon and His Followers”.

383. Indian Days

384. Rose Connor

385. Maude Murray

386. Sedgewick, ibid, p. 174.

387. Aldo Vidali

388. ibid, pp. 174-175.

389. Sedgewick, ibid, p. 175.

391. Ziauddin Sardar, “A Man for All Seasons,”Impact International,December 1993, pp. 33–36.

392. Sedgwick, ibid, p. 175.

393. ibid, pp. 175-176.

394. ibid, p. 176.

395. Patrick Ringgenberg

396. ibid, p. 177.

397. Mark Koslow Paintings and Writings:

http://naturesrights.com/

400. African American

402. Mark Koslow, “The Spiritual Fascism of Rene Guenon and His Followers”.

http://www.naturesrights.com/knowledge%20power%20book/guenon.asp

404. Mark Koslow, “Two Studies in Intellectual Colonialism”.+

405. Mark Koslow, “Frithjof Schuon: Child molestation and Obstruction of Justice”:

http://naturesrights.com/knowledge%20power%20book/frithjof_Schuon.asp

406. Sharlyn Romaine, “The Veneration of the Shaykh.”

407. Paul Yachnes

408. Cyril Glasse,The New Encyclopedia of Islam,3rd Edition edition, Rowman & Littlefield Publishers, 2008, 720 pages.

410. Peter Lamborn Wilson, “The World of Islam,”Sophia Perennis,[Tehran] No. 2, Autumn 1976.

411. Peter Lamborn Wilson,The Sacred Drift: Essays on the Margins of Islam,San Francisco: City Lights Publishers, 1993, 256 pages.

412. ibid, p. 109.

413. Sedgwick, ibid, p. 174.

414. Sacred Nudity

415. Frithjof Schuon and Michael Pollack,Images of Primordial and Mystic Beauty: Paintings By Frithjof Schuon, Edited by Michael Pollack, Bloomington, Ind.: Abodes, 1992.

416. Sharlyn Romaine, “Intention and Style,” ibid.

417. Harry Oldmeadow,Frithjof Schuon and the Perennial Philosophy, World Wisdom, 2010, pp. 190-191.

418. Lakshmiالهه ثروت و زيبايي و سعادت مادي و معنوي در آئين هندو.

419. Lalla Yogishvari

420. “Frithjof Schuon: Questions and Answers”:

http://www.frithjof-schuon.com/interview.htm

421. Frithjof Schuon, “The Mystery of the Veil”,Studies in Comparative Religion, Vol. 11, No. 2, Spring, 1977.

422. The White Buffalo Calf Woman

423. Mark Koslow, “Two Studies in Intellectual Colonialism.”

424. Walter Joseph Fischel, “Muhammad Sai d Sarmad,”Judaica, Second Edition, 2007, vol. 18, p. 57.

425. بنگريد به: عبدالله شهبازي، "قرهالعين و اشعار او":

http://www.shahbazi.org/blog/Archive/9001.htm

426. عاشقانه‌هاي يک ياغي: ديوان سرمد کاشاني،بکوشش عبدالحميد ضيايي، تهران: نشر هزاره ققنوس، 1389.

427. بنگريد به مقالات "رقص خورشيد" در آدرس‌هاي زير:

http://www.themystica.org/mythical-folk/~articles/s/sun_dance_the.html

http://en.wikipedia.org/wiki/Sun_Dance

428. Rite of the Sacred Pipe

429. Black Elk

بلک الک يا "گوزن سياه" نام طبيب و روحاني معروف سرخپوستان "سو" است. علاوه بر ترجمه فارسي کتاب جوزف اپس براون، که مشخصات آن را قبلاً ذکر کرديم، بنگريد به: جان ج. نيهارت،پايان يک رؤيا: سرگذشت گوزن سياه مرد مقدسي از اوگلالاسو، ترجمه ع. پاشايي، تهران: تندر، 1364.

430. Keith Arbogast

431. Roger Gaetani

432. Fluri

433. Hernan Cadavid

434. Jeffery and Deborah Willsey

435. Reynolds

436. Patrick Casey

437. Barry and Rebecca MacDonald

438. Jesus Garcia Varela

439. Ronald and Sarah Bodmer

440. William Wroth

441. David Hunter

442. Lucy Cherbas

443. نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 20.

ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانون‌هاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران...
ما را در سایت ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانون‌هاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : وب نگار webnegar بازدید : 601 تاريخ : چهارشنبه 30 مرداد 1392 ساعت: 17:40