بنوشته کاسلو، انتشاراتWorld Wisdom، در بلومینگتن ایندیانا، بنگاه انتشاراتی فرقه شوان است که بطور عمده با حمایت مالیاستانلی جونز[336] ومایکل فیتزجرالد[337] به کار خود ادامه میدهد، ومطالعات تطبیقی ادیان[338] مجله اصلی فرقه شوان است. [339]
کتابهای مریمی
بنوشته سجویک،مؤلفین شوانی معمولاً افرادی متخصص در حوزه کار خود هستند و خواننده را مجذوب دانش خود میکنند.[340] باید بیفزاییم که کتابهای ایشان نیز به شکلی نفیس و عالی منتشر شده است.
سجویک محتوای کتابهای مریمیان را مورد بررسی قرار داده است. بنوشته سجویک، آثار شوانیها بر باطنیگری تأکید دارد؛ مثلاًشناخت اسلام[341]شوان یاآرمانها و واقعیتهای اسلام[342]نصر بیش از آن که درباره اسلام باشد درباره تصوف است.
بنوشته سجویک، شوانیها بر تجلیات هنری دین تأکید فراوان دارند مثلاً در کتابفاس: شهر اسلامتیتوس بورکهارت. [343]
کتاب فوق، که در سال 1389، مانند بسیاری از آثار شوانیها با ترجمه و چاپ بسیار نفیس و عکسهای رنگی، در ایران منتشر شده، [344] کتابی است ارزشمند. بورکهارت، بیشک، یکی از فاضلترین ترادیشنالیستها است. معهذا، در کتاب فوق میتوان تبلیغ طریقت علاویه درقاویه شاذلیه را، که مریمیه شوان و بورکهارت و لینگز و نصر ادامه آن اعلام میشود، مشاهده کرد. [345] بورکهارت اوج فرهنگ معنوی اسلام در مغرب را در طریقت درقاویه شاذلیه و تداوم آن، بدون ذکر نام مریمیه، بیان میکند. و روشن است که معنویت اسلام در مغرب در این سلسله خلاصه نمیشود.
و سرانجام، بنوشته سجویک،شوانیها میکوشند سنت باطنی هر دین را بعنوان تجلی یک حقیقت مطلق اصیل معرفی کنند که تنها برای کسانی قابل فهم است که از «خردگرایی» و «علمگرایی» و سایر «بیماریهای مدرنیته» رها شدهاند.
افزایش روزافزون کتب مریمیه در میان منابع منتشر شده درباره اسلام، بدون ذکر نام مریمیه، چنان گسترش یافته که گروندگان غربی به اسلام را گیج میکند و به بسیاری از آنها آموزههای شوانی را به جای اسلام قالب میکند.یک خانم دانشمند اهل اسکاندیناوی، که بتازگی به اسلام گرویده، پس از خواندن مقالات سجویک از نفوذ وسیع مریمیه ابراز حیرت میکند و خطرناکترین پدیده را نفوذ عقاید مریمیه میداند که در همه جا، در لفافه و بدون ذکر منبع، وارد شده.[346]
پدیده فوق در ایران نیز مصداق دارد. کتابها و مقالات منتشرشده مریمیه در ایران در حوزه دینپژوهیرواج فراوان یافته و بسیاری از محققین، بویژه جوانان دانشگاهی و حوزوی، بیآنکه بدانند، آموزههایشوانی را، که از کتابهاینصر یا منابع ترجمه شده مریمیه به فارسی اخذ شده، تکرار میکنند و گمان میبرند این مطالب آخرین یا عمیقترین دستاوردهای دینپژوهیو اسلامپژوهیدر غرب است.
نصر و «معنویت اسلام»
نصر در سال 1985 کتابی نفیس را در دو جلد در نیویورک به انگلیسی منتشر کرد با ناممعنویت اسلام.سجویک مینویسد:«اغلب نویسندگان این مجموعه مریمی هستند.»[347] برای ارزیابی ادعای سجویک کتاب فوق را بررسی میکنیم:
معنویت اسلامدر دو جلد، با چاپ عالی، منتشر شده. مجموعه مقالات است و نصر ویراستار مجموعه است. جلد اوّل "بنیانها" نام دارد در 480 صفحه، [348] و جلد دوّم "تجلیات" در 576 صفحه. [349] کتاب فوق با کتابهنر اسلامی و معنویت، [350] که تألیف خود نصر است، فرق میکند.
در جلد اوّل (بنیانها) مقالاتی از چهرههای اصلی مریمیه چون سید حسین نصر، فریتیوف شوان، ابوبکر سراجالدین (مارتین لینگز)، ویکتور دانر، ویلیام چیتیک و دیگران درج شده با عناوینی چون "ریشههای سنت و معنویت اسلامی". جلد دوّم (تجلیات) شامل مقالاتی از نویسندگان مریمی است و البته مقالات چند نویسنده نامدار غیرمریمی را نیز درج کردهاند؛ مانند خانم آنه ماری شیمل- اسلامپژوه آلمانی.
اسامی نویسندگان جلد دوّم به شرح زیر است: سید حسین نصر، خالق احمد نظامی، ویکتور دانر، محمد عیسی ولی، ویلیام چیتیک، جواد نوربخش، عبدالله اشلیفر، آنه ماری شیمل، شمس [ایرا] فریدلندر، سید اطهر عباس رضوی، عثمان بن بکر، عبدالرحمن ابراهیم دوعی، صفا خلوصی، جلال متینی، گنوی تکین، بحارالدین احمد، جان کناپرت، ژان کانتن، ژان لویی میشون، تیتوس بورکهارت.
صرفنظر از مضمون مقالات جلد اوّل، که ترویج عقاید صوفیان معاصر بطور عام و مریمیه بطور خاص، بنام اسلام، است، عناوین مقالات جلد دوّم به روشنی مؤید گفته سجویک است که کتابهای مریمیه تبلیغ طریقتهای صوفی معاصر است نه اسلامی که قاطبه مسلمانان در طول تاریخ میشناختند و به آن عمل میکردند.
بخش اوّل با عنوان فرعی "معنویت اسلام، آنگونه که در تصوف تجلی یافته، در زمان و مکان"، شامل مقالاتی درباره طریقت قادریه (خالق احمد نظامی)، شاذلیه و تصوف در شمال آفریقا (ویکتور دانر)، ابنعربی و مکتب او (ویلیام چیتیک)، نجمالدین کبری و مکتب تصوف آسیای مرکزی- کبرویه (محمد عیسی ولی)، رومی و مولویه (ویلیام چیتیک)، چشتیه (سید اطهر عباس رضوی)، نعمتاللهی (جواد نوربخش)، طریقت نقشبندیه (خالق احمد نظامی)، تصوف در مصر و اعراب شرقی (عبدالله اشلیفر)، تصوف و معنویت در اسلام (سید حسین نصر)، تصوف و حیات معنوی در ترکیه (آنه ماری شیمل)، طریقت خلوتیه (شمس [ایرا] فریدلندر)، طریقتهای صوفی در شبه قاره هند (سید اطهر عباس رضوی)، تصوف در جهان مالایی- اندونزیایی (عثمان بن بکر)، تصوف در آفریقا (عبدالرحمن ابراهیم دوعی) است. در بقیه مقالات نیز گرایش غالب گرایشهای رازآمیز و باطنیگرا است. نصر تنها باید مقالهای درباره مریمیه و فرقه شوان را به این فهرست اضافه میکرد؛ که این رویه البته با پنهانکاری اکید فرقه فوق مغایر است.
دقیقاً نمیدانیم کدام یک از نویسندگان فوق مریمی هستند. گفتیم که خانمآنه ماری شیمل، مانندهانری کربن، ترادیشنالیست یا مریمی نبود. در میان نویسندگان فوق، علاوه بر آنه ماری شیمل، قطعاً نویسندگان دیگری نیز هستند که به فرقه مریمیه تعلق ندارند. سجویک میگوید «غالب نویسندگان این مجموعه»، نه همه آنها، مریمی هستند. یک نمونه، جواد نوربخش (جواد باغبانی کرمانی)، قطب فرقه مونس علیشاهی، است که سالها پیش انتشار فیلمی از او جنجال بپا کرد. نمیدانیم جواد نوربخش مریمی بود یا نه. [351]
منابع :
275. ibid, pp. 149-150.
276. ibid, p. 150.
277. ibid, pp. 150-151.
278. ibid, p. 151.
279. ibid, p. 151.
280. ibid, pp. 150, 311.
281. ibid, p. 152.
282. ibid, p. 311.
283. در روایاتتلموداز عیسی مسیح (ع) با نام «عیسی بن پانتیرا» نام برده شده. پانتیرا گویا نام یک سرباز رومی است و منظور این است که عیسی فرزند نامشروع پانتیرا و مریم است. بنگرید به:
“Jesus”,Encyclopaedia Judaica, Second Edition, 2007, vol. 11, p. 250.
284. انجیل متی، 1/ 1-17.
285. سوره مریم، آیه 20.
286. انجیل لوقا، 1/ 27.
287. Virgin Mary
288. از چهار زنی که در تبارنامه عیسی مسیح، در سرآغاز "انجیل متی" نام برده شده، دو تن نماد مکر شهوانیاند (تامار و روت) و یکی (راحاب) بدکارهای است که به مردم خود خیانت کرد.
تامار عروس یهودا است که، پس از مرگ شوهر، به کسوت بدکاره گی درآمد و از طریق فریب دادن یهودا و زنا با او صاحب دو فرزند شد: فارص [پرز] و زارح؛ نیاکان دو طایفه از قبیله یهودا. (سفر پیدایش، باب 38/ 14-30، باب 46/ 12)
راحاب، مادر بوعز از شلمون، بدکارهای است غیر اسرائیلی در شهر اریحا، نزدیک رود اردن، که به اسرائیلیان در اشغال اریحا کمک کرد و پس از سقوط اریجا بهمراه خانوادهاش به بنیاسرائیل پیوست. (صحیفه یوشع، باب دوّم و باب ششم/ 22-25. «زن زانیه که راحاب نام داشت.» همان، 2/ 1؛ «یوشع... گفت به خانه زن بدکاره [راحاب] بروید...» همان، 6/ 22؛ «و یوشع راحاب بدکاره و خاندان پدرش را... زنده نگه داشت...» همان، 6/ 25) در کتبعهد عتیقهیچ اشارهای به رابطه یا ازدواج شلمون و راحاب نشده و روایت انجیل متی تنها روایت در این باره است. درتلمودگفته میشود که راحاب با یوشع بن نون، از تبار یوسف، ازدواج کرد که فرماندهی حمله به اریحا را به دست داشت. یوشع بن نون، سردار و جانشین موسی (ع)، در روایات اسلامی محترم است هر چند نامش به صراحت در قرآن کریم ذکر نشده.
راعوت، مادر عوبید از بوعز در ترجمه فارسی "انجیل متی"، همان روت است که یکی از کتابهایعهد عتیقبنام اوست. طبق روایتکتاب روت،روت از بنیاسرائیل نبود؛ از طایفه موآبی بود که در جبال اردن، در شرق بحرالمیت، میزیستند. شوهر روت و برادرش در موآب مردند و نعومی، مادر شوهر روت، بهمراه روت و عروس دیگرش به میان بنیاسرائیل مهاجرت کردند. تنگدست بودند و روت، به توصیه نعومی، شبانه به خوابگاه بوعز در کنار خرمن رفت و با این مکر به همسری بوعز درآمد. حاصل این وصلت عوبید، پدر بزرگ داوود، است.
و سرانجام، در تبارنامه عیسی مسیح (ع) نام زن اوریاء برده شده که، طبق روایات یهودی، همسر داوود شد و مادر سلیمان است. نام این زن بت شبع است. داوود با این زن زیبای سردار خود آمیخت و سپس، به قصد تصاحب دائم این زن، سردار دلیر و وفادار خود را به قتل رسانید. (کتاب دوّم سموئیل، بابهای 11-12)شوهر بت شبع اوریاء حتی است یعنی از بنیاسرائیل نبود و به قبیله حتی، یکی از قبایل دوازدهگانه کنعانی، تعلق داشت. برخی مفسرینعهد عتیقکوشیدهاند اسرائیلی بودن بت شبع را ثابت کنند از این طریق که گویا بت شبع نوه اخیتوفل، مشاور خائن داوود، است. این در حالی است که در کتاب دوّم سموئیل (15/ 12) اخیتوفل اهل جیلو (اخیتوفل جیلونی) خوانده شده که سرانجام خود را در موطنش، جیلو، کشت. (همان، 17/ 1-23) بعبارت دیگر، حتی اگر ثابت شود که زن اوریاء کنعانی نوه اخیتوفل جیلونی بوده، نمیتوان اسرائیلی بودن اخیتوفل را اثبات کرد.
289. در احادیث منقول از پیامبر اسلام (ص)، معتبر در میان اهل سنت و تشیع، از چهار زن مقدس نام برده شده: «کمل من الرجال خلق کثیر و لم یکمل من النساء الا مریم، و آسیه امراه فرعون، و خدیجه بنت خویلد، و فاطمه بنت محمد.» (از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند ولی از میان زنان جز چهار زن کسی به مرحله کمال نرسید: مریم و آسیه همسر فرعون [نامادری موسی] و خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد.» و در حدیث دیگر از پیامبر اسلام (ص) منقول است: «افضل نساء اهل الجنه خدیجه و فاطمه و مریم و آسیه.» (برترین زنان اهل بهشت خدیجه و فاطمه و مریم و آسیه هستند.) و حدیث دیگر: ««خیر نساءالعالمین اربع، مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه.» (بهترین زنان جهانیان چهار زن هستند: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه.) و عجیب اینجاست که درانجیل متینیز نام چهار زن، بجز مریم، در سلسله نسب عیسی (ع) دیده میشود.
290. Vertical, Horizontal Marriage
291. Sedgwick, ibid, p. 152.
292. Spiritual Marriage
293. ibid, p. 153.
294. ibid, p. 311.
295. Mark Sedgwick, “Traditionalist Sufism”,ARIES: Journal for the Study of Western Esotericism, 22 (1999), pp. 3-24.
296. Ziauddin Sardar, “A Man for All Seasons,”Impact International,December 1993, p. 35.
297. Sharlyn Romaine (Badriyah)
298. Sedgwick,Against the Modern World, pp. 153, 311.
299. ibid, pp. 161, 314.
300. Jean Borella (b. 1930)
301. Rama P. Coomaraswamy (1929-2006)
302. بنگرید به وبگاه "نوشتههای کاتولیکی راما کوماراسوامی":
http://www.the-pope.com/coomcawr.html
303. Schuonians
304. Victor Danner (1926-1990)
بنگرید به زندگینامه ویکتور دانر در وبگاه "دینپژوهی تطبیقی":
http://www.studiesincomparativereligion.com/Public/authors/Victor_Danner.aspx
305. Sedgwick, ibid, p. 161.
306. ibid, p. 162.
307. Thomas Merton (1915-1968)
بنگرید به وبگاه "مرکز توماس مرتون در دانشگاه بلاوماین":
http://www.merton.org/
http://www.merton.org/chrono.aspx
308. The Order of Cistercians
http://en.wikipedia.org/wiki/Cistercians
309. http://en.wikipedia.org/wiki/The_Abbey_of_Our_Lady_of_Gethsemani
310. Thomas Merton,The Seven Storey Mountain,New York: Harcourt, Brace, 1946.
311. Marco Alexander Pallis (1895-1989)
312. Tibetan Buddhism
بوداییگریتبتیشاخهایازبوداییگریاست که در مناطق تبت، مغولستان، بوتان، و مناطقی از هیمالیا از جمله نپال شمالی و شمال هند و بخشهایی از روسیه و شمال شرقی چین رایج است. این آئین دین رسمی دولت بوتان است. با مهاجرت بوداییان تبتی از چین کمونیست و پناهنده شدنآنهابهدولتهایاروپای غربی و ایالات متحده آمریکا این آئین در غرب رواج یافت. در دوران جنگ سرد،دولتهایغربی برای مقابله با کمونیسم سیاست حمایت و تقویتبوداییانتبتی و دالایی لاما، رهبر دینیآنها، را در پیش گرفتند.
313. “Biography of Marco Pallis”:
http://www.worldwisdom.com/public/authors/Marco-Pallis.aspx
http://en.wikipedia.org/wiki/Marco_Pallis
از مارکو پالیس سه کتاب منتشر شده است:
Peaks and Lamas, London: Cassell, 1939; New York: Shoemaker & Hoard, 2004.
The Way and the Mountain, London: Peter Owen, 1960; Bloomington, IN: World Wisdom, 2008.
A Buddhist Spectrum, London: Allen & Unwin, 1980; Bloomington, IN: World Wisdom, 2004.
314. Sedgewick, ibid, p. 162.
315. Louis Massignon (1883-1962)
316. ibid, p. 163.
317. ibid, pp. 163-164.
318. Seyyed Hossein Nasr, “What Attracted Merton to Sufism”,Merton & Sufism: The Untold Story, ed. Rob Baker and Gray Henry, Louisville,Ky.: Fons Vitae, 1999.
319. Dalai Lama
لامالقب رهبران معنوی در میان بوداییان تبت است. دالایی لاما یعنی لامای بزرگ. لقب رهبر دینی بوداییان تبت است.
320. Sedgewick, ibid, pp. 164-165.
321. ibid.
322. Huston Smith (b. 1919)
323. متدویسمMethodismکلیسایی است منشعب از کلیسای انگلستان که در سده هیجدهم توسط دو برادر به نامهای جان و چارلز وزلی بنیان نهاده شد. به دلیل فعالیتهای تبلیغی، کلیسای متدویست گسترش فراوان یافت. امروزه حدود هفتاد میلیون پیرو دارد.
324. Huston Smith,The World's Religions: Our Great Wisdom Traditions, HarperOne, 1991, 416 pages.
325. Aldous Huxley (1894-1963)
326. Gerald Heard [Henry Fitzgerald Heard] (1889-1971)
327. Sedgewick, ibid, p. 165.
328. ibid, p. 166.
329. Frithjof Schuon,The Transcendent Unity of Religions, English tr. by Peter Townsend, Introduction by Huston Smith, New York: Harper & Row, 1975. 156 pages.
مقدمه هیوستن اسمیت بر کتاب شوان با مشخصات زیر به فارسی ترجمه شده است:
هیوستون اسمیت، "شناخت ظاهر و باطن ادیان: مقدمه کتابوحدت متعالی ادیاناثر فریتیوف شوان"، ترجمه غلامرضا دادخواه،اطلاعات حکمت و معرفت، سال دوّم، شماره 3، خرداد 1386، صص 36-37.
330. Sedgewick, ibid, p. 166.
331. “Biography of Gray Henry"
http://www.worldwisdom.com/public/authors/Gray-Henry.aspx
332. Sedgewick, ibid, p. 167.
333. Sir Harold Beeley (1909-2001)
334. بنگرید به:
http://en.wikipedia.org/wiki/Harold_Beeley[May 6, 2013]
335. Sedgewick, ibid, p. 168.
336. Stanley Jones
337. برای آشنایی با زندگینامه مایکل فیتزجرالد بنگرید به این آدرس:
http://www.worldwisdom.com/public/authors/Michael-Fitzgerald.aspx
فیتزجرالد مؤلف کتابهای متعدد درباره سرخپوستان و عقاید دینی و مناسک آنها و نیز مؤلف زندگینامه شوان است با عنوانفریتیوف شوان: پیامآور حکمت خالده.
Michael Fitzgerald,Frithjof Schuon: Messenger of the Perennial Philosophy, Bloomington (Ind.): World Wisdom Books, 2010, 255 pages.
338. http://www.studiesincomparativereligion.com
339. Mark Koslow, “The Spiritual Fascism of Rene Guenon and His Followers”.
340. Sedgewick, ibid, p. 168.
341. Frithjof Schuon,Understanding Islam, 1961 Translated, London: Allen & Unwin, 1963.
342. Seyyed Hossein Nasr,Ideals and Realities of Islam,New York: Praeger, 1966
ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانونهاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران...
ما را در سایت ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانونهاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : وب نگار webnegar بازدید : 490 تاريخ : سه شنبه 29 مرداد 1392 ساعت: 22:43