از فریتیوف شوان تا سیدحسین نصر - قسمت هشتم

ساخت وبلاگ

مارتين لينگز در اواخر عمر

ويتال پري[261] شواني "وفادار" ديگر است که در قاهره مي‌زيست و در زمان بيماري و مرگ و تدفين گنون حضور داشت.

ويتال پري اهل بوستن آمريکا است. او در دانشگاه هاروارد تحت تأثير کوماراسوامي به تراديشناليسم جلب شد و در سال‌هاي پيش و پس از جنگ جهاني به سياحت در خاورميانه و خاوردور پرداخت. زنش، باربارا، [262] نيز اهل بوستن و دختر يکي از اساتيد دانشگاه هاروارد بناملورستون واردبود که در زمينه باستان‌شناسي خاوردور کار مي‌کرد [263] و به دليل علايقش به فرهنگ باستاني خاوردور او را "برهمن بوستن" مي‌خواندند. علاقه مشترک ويتال پري و باربارا وارد به عرفان خاوردور سبب آشنايي و ازدواج اين دو شد. آنان به ديدار آناندا کوماراسوامي در نيويورک رفتند و به تشويق او در سال 1946 راهي خاوردور شدند تا "استاد معنوي" بيابند. در مسير خود، در مصر توقف کردند و به ديدار گنون رفتند و با لينگز آشنا شدند. تصميم گرفتند در قاهره بمانند و در خانه‌اي در نزديکي اهرام مصر، نزديک خانه لينگز و زنش، اقامت گزيدند. در تابستان، لينگز آن‌ها را به سوئيس برد و با شوان آشنا کرد. بدينسان، اين زن و شوهر به فرقه شوان وارد شدند. به مصر بازگشتند و، مانند لينگز، به کارهاي گنون رسيدگي مي‌کردند. اقامت آن‌ها در قاهره پنج سال طول کشيد. پس از مرگ گنون، در سال 1952 به سوئيس رفتند و با شوان همسايه ديوار به ديوار شدند. در اين زمان دو کودک داشتند: مارک و کاترين.

ويتال پري و باربارا، که در فرقه شوان "حميده" نام گرفته بود، از سال 1952 تا مرگ شوان، به مدت 46 سال، نزديک‏ترين افراد به شوان بودند. وفاداري ويتال پري به شوان تا بدان حد بود که در سال 1965 اوّلین"ازدواج طولي" شوان با زن او انجام گرفت در حالي که ويتال همچنان شوهر "عرضي" باربارا بود. ويتال و باربارا پري هميشه با شوان زندگي مي‌کردند و در تمامي سفرهاي شوان با او بودند؛ از جمله در سفر به آمريکا و شرکت در مناسک سرخپوستان سو. آن‌ها در سال 1980 بهمراه شوان به کلني فرقه مريميه در بلومينگتن اينديانا رفتند. پس از مرگ شوان و ويتال پري، بارباراي بيوه همچنان ساکن کلني بلومينگتن است.[264]درباره "ازدواج طولي" (عمودي) و "ازدواج عرضي" (افقي) در فرقه شوان و کلني شوانيها در حومه شهر بلومينگتن ايالت ايندياناي آمريکا سخن خواهيم گفت.

ويتال پري در 18 نوامبر 2005 در بلومينگتن درگذشت. او مؤلف چند کتاب است که مهم‌ترين آن‌هاگنجينه خرد سنتينام دارد. چاپ دوّم اين کتاب در سال 1986 با مقدمههيوستن اسميت، دينپژوه نامدار آمريکايي، منتشر شد، [265] و پس از مرگ پري در سال 2008 با نامصعود معنوي،با مقدمه هيوستن اسميت و مارکو پاليس، تجديد چاپ شد. [266] درباره پيوندهاي هيوستن اسميت و مارکو پاليس با فرقه مريميه سخن خواهيم گفت. از ويتال پري مطالبي به فارسي ترجمه شده از جمله در مجموعه مقالاتجام نو و مي کهن.[267]

باربارا پرينيز مؤلفمقالاتي است در زمينه "هنر قدسي." از جمله مي‌توان به مقاله "فريتيوف شوان، حکيم معنوي و هنرمند [268] و مقدمه باربارا پري بر کتاب شوان، با عنواناز هنر قدسي تا هنر نامقدس: شرق و غرب، [269] اشاره کرد.پسر ويتال و باربارا پري، بناممارک پري، از گردانندگان کنوني فرقه شوان در آمريکاست. طبق مندرجات وبگاه "خرد جهاني"، مارک پري در سال 1951 در قاهره به دنيا آمد ودر سوئیسدر کنار شوان بزرگ شد.[270] مارک پري مترجم آثار شوان از فرانسه و آلماني به انگليسي است و کتاب‌هايي در زمينه "حکمت خالده" تأليف کرده. آخرين کتاب او نيز، با عنواندر پيرامون بيداري و يادآوري،مانند کتاب پدرش، با مقدمههيوستن اسميتمنتشر شده. [271]

توضیح: http://shahbazi.org/images/Perry_Whitall.jpg

ويتال پري

باربارا پري

شوان در حومه لندن، از سمت چپ:
فرانسيس کلايوراس، کاترين شوان، فريتيوف شوان، مارتين لينگز، لزلي لينگز، ويتال پري، باربارا پري، اوليو کلايوراس (1965)

توضيحات فوق روشن می‌کند که هراس ماه‌هايپاياني زندگي گنون از «جاسوسان شوان» توهّم نبود. گنون از ارتباطات نزديک و پنهان لينگز و پري، و همسران‏شان، با شوان مطلع بود و به اين دليل لينگز را متهم می‌کرد به باز کردن مخفيانه نامههایش؛ و زماني که حرکت خود را عليه شوان آغاز کرد، نگران انتقام شوان بود.

مارک کاسلو، مي‌نويسد: زماني که از لينگز درباره اتهامي که گنون به او زده بود پرسيد، لينگز واکنش «بسيار منفي» عليه گنون بروز داد و گنون را به توهّم (پارانويا) متهم کرد. ويتال پري نيز گنون را به «توهّم» متهم مي‌کرد. اين در حالي است که لينگز و پري در نوشته‏هاي‏شان به شدت از گنون تجليل مي‌کردند و به دوران زندگي با او مي‏باليدند. کاسلو مي‌افزايد: لينگز به خوبي مي‌دانست که شهرتش بستگي به اسطوره گنون و حفظ «تقدّس» شوان دارد.[272]

سرنوشت کوتا و هارتنگ

کردار شوان سبب خروج کوتا و زنش از اسلام شد. آن‌ها از طريقت علاويه شوان خارج شدند و از سال 1951 نزد يک کشيش ارتدکس به تلمذ پرداختند. کوتا و زنش در سال 1955، زماني که کوتا سفير سوئيس در کلمبيا بود، به کليساي کاتوليک پيوستند. معهذا، کوتا علاقه به گنون و تراديشناليسم را حفظ کرد و در سال 1957 در سوربن درباره گنون تدريس مي‌کرد. او در اوائل دهه 1960 سفير سوئيس در هندوستان بود و نقش مهمي در تسهيل پذيرش بوداييان تبتي مهاجر، که از چين گريخته بودند، توسط دولت سوئيس ايفا کرد. [273]

کار هارتنگ و زنش به طلاق کشيد. هارتنگ از فرقه شوان جدا شد ولي زنش باقي ماند. بنوشته سجويک،هارتنگ و زنش اوّلين کساني نبودند که به اين دليل طلاق گرفتند.هارتنگ تا پايان عمر (1988) با دقت به مناسک اسلامي عمل مي‌کرد. مسلمان بودن هارتنگ مخفي بود و بجز خويشان نزديکش کسي نمي‌دانست. حتي در زمان فوتش نيز مسلماني او اعلام نشد هر چند از ادعيهاي که دوستانش در مراسم دفن او خواندند مي‌شد فهميد. [274]


189. Sedgwick, ibid, pp. 89-90.

190. ibid, p. 90.

191. ibid, pp. 90-91.

192. نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 23.

193. extra-Islamic

194. Jean Reyor (1905-1988)

195. Etudes traditionnelles

196. Louis Caudron

197. Sedgwick, ibid, p. 91.

198. ibid, p. 134.

199. ibid, p. 91.

200. ibid, p. 93.

201. ibid, p. 92.

202. نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 20.

203. Catherine Feer [Schuon] (b. 1924)

204. Sedgwick, ibid, p. 148.

205. Joseph Epes Brown (1920-2000)

براي آشنايي با زندگي و آثار جوزف براون بنگريد به:

www.worldwisdom.com/public/authors/Joseph-Epes-Brown.aspx

http://www.studiesincomparativereligion.com/Public/authors/Joseph_Epes_Brown.aspx

http://www.amazon.com/Joseph-Epes-Brown/e/B001ITPHP0

http://en.wikipedia.org/wiki/Joseph_Epes_Brown

206. Joseph Epes Brown,The Sacred Pipe: Black Elk’s Account of the Seven Rites of the Oglala Sioux, Norman: University of Oklahoma Press, 1953, 1989; New York: Penguin Books, 1971.

کتاب فوق با مشخصات زير به فارسي منتشر شده است:جوزف اپس براون،چپق مقدس: هفت آئين اوگلالاسو به روايت گوزن سياه، ترجمه ع. پاشايي، تهران: نشر مازيار، 1355 .

207. Sedgwick, ibid, p. 123.

208. Thomas Yellowtail (1903-1993)

بنگريد به زندگينامه توماس يلوتيل در وبگاه "خرد جهاني":

http://www.worldwisdom.com/public/authors/Thomas-Yellowtail.aspx

209. “Biography of Frithjof Schuon”:

http://www.worldwisdom.com/public/authors/Frithjof-Schuon.aspx

210. The Great Sioux Nation

211. Wicahpi Wiyakpa

212. Wowan Winyan

213. Sedgwick, ibid, pp. 148-149.

214. ibid, p. 84.

215. ibid, p. 92.

216. ibid, p. 92.

217. “Mystéres christiques” [Christic Mysteries]

218. ibid, pp. 123-124.

219. Syncretismسينکرتيسم: آميختن اديان مختلف.

220. ibid, p. 124.

221. ibid, p. 304.

222. Michel Valsan (1907-1974)

223. Mircea Eliade (1907-1986)

224. ibid, p. 112.

225. Henri Hartung (1921-1988)

226. Ramana Maharshi (1879-1950)

227. Guru

گورو واژه سانسکريت به معني آموزگار و استاد است. به رهبران طريقتها و فرقههاي ديني گورو ميگويند.

228. ibid, pp. 121-122.

229. ibid, pp. 124-125.

230. ibid, p. 126.

231. ibid, p. 127.

232. Jacques-Albert Cuttat

233. “de-Islamization”

234. ibid, p. 128.

235. ibid, p. 129.

236. ibid, p. 128.

237. Roger Maridort

238. Mohammed b. Ali Tadili (d.1372/1957)

239. ibid, pp. 126-127.

240. ibid, p. 131.

241. ibid, p. 128.

242. Countess Valentine de Saint-Point (1875-1953)

زن شاعر و نويسنده فرانسوي. در سال 1918 در مغرب به اسلام گرويد و از اواخر 1924 در مصر ساکن شد و به حمايت از جنبش استقلال‌طلبانه مصر برخاست. او اندکي پس از گنون، در 28 مارس 1953 درگذشت و در قبرستان مسلمانان قاهره به خاک سپرده شد. بنگريد به:

http://en.wikipedia.org/wiki/Valentine_de_Saint-Point

243. Sedgwick, ibid, pp. 77-78.

244. Valentine de Saint-Point, “Rene Guenon,”L’Egypte nouvelle, January 25, 1952.

245. Sedgwick, ibid, pp. 129-130.

246. ibid, p. 130.

247. Martin Lings (1909-2005)

248. “...became a lifelong and dedicated disciple of Schuon.”

249. Martin Lings,The Book of Certainty: The Sufi Doctrine of Faith, Vision, and Gnosis, London: Rider, 1952; New York: Samuel Weiser, 1970; second edition, Cambridge, UK: Islamic Texts Society, 1992.

250. Leslie Smalley

251. School of Oriental and African Studies (SOAS)

252. Martin Lings,A Moslem Saint of the Twentieth Century: Shaikh Ahmad Al-Alawi, His Spiritual Heritage and Legacy,London: Allen & Unwin, 1961; second edition (A Sufi Saint of the Twentieth Century: Shaikh Ahmad Al-Alawi: His Spiritual Heritage and Legacy), London: George Allen & Unwin, 1971; Berkeley, CA: California University Press, 1971; third edition, Cambridge, UK: Islamic Texts Society, 1993, 242 pages.

253. Sedgwick, ibid, p. 163.

254.زندگينامه العلاوي با مشخصات زير به فارسي ترجمه شده: مارتين لينگز،عارفي از الجزاير، ترجمه نصرالله پورجوادي، تهران: مرکز ايراني مطالعه فرهنگ‏ها، ۱۳۶۰.

255. Martin Lings,Muhammad: His Life Based on the Earliest Sources, London: Allen & Unwin, 1983; Rochester, VT: Inner Traditions, 1983; second edition, Cambridge, UK: Islamic Texts Society, 1991; Rochester, VT: Inner Traditions, 2006.

256. مارتين لينگز،محمد (ص) بر پايهکهن‌ترين منابع، ترجمه سعيد تهراني نسب، تهران: انتشارات حکمت، 1391.

257. بنگريد به گفتگوي سعيد تهراني نسب، مترجم فارسي کتاب زندگي پيامبر اسلام (ص) نوشته مارتين لينگز، با خبرگزاري فارس مورخ 3 مهر 1391 در اين آدرس:

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910629000652

258. بجز مقالات متعدد و زندگاني پيامبر اسلام (ص) و زندگينامه شيخ العلاوي، کتاب‌هاي زير از لينگز به فارسي ترجمه شده است:شکسپير در پرتو هنر عرفاني، ترجمه سودابه فضايلي، تهران: نقره، ۱۳۶۵؛عرفان اسلامي چيست؟، ترجمه فروزان راسخي، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردي، ۱۳۷۸؛هنر خط و تذهيب قرآن، ترجمه مهرداد قيومي بيدهندي، تهران: گروس، ۱۳۷۷.

259. زندگينامه لينگز بطور عمده بر اساس بيوگرافي رسمي او مندرج در وبگاه "خرد جهاني" تنظيم شده با ارجاع به کتاب سجويک و مقاله ويکي‌پدياي انگليسي و ساير منابع.

www.worldwisdom.com/public/authors/Martin-Lings.aspx

http://en.wikipedia.org/wiki/Martin_Lings

260. بعنوان نمونه بنگريد به وبگاه "اسلاموفيل":

http://www.islamophile.org/spip/Sheikh-Martin-Lings.html

261. Whitall Nicholson Perry (1920-2005)

262. Barbara Perry [Ward] (b. 1923)

263. “Lauriston Ward, 1882-1960 Papers”, Peabody Museum Archives, Harvard University October, 1994:

http://oasis.lib.harvard.edu/oasis/deliver/~pea00023

264. “Biography of Whitall Perry”:

http://www.worldwisdom.com/public/authors/Whitall-Perry.aspx

“Biography of Barbara Perry”:

http://www.worldwisdom.com/public/authors/Barbara-Perry.aspx

http://en.wikipedia.org/wiki/Whitall_Perry[May 2, 2013]

265. Whitall N. Perry,A Treasury of Traditional Wisdom, New York: Simon and Schuster, 1971; with a preface by Huston Smith, San Francisco: Harper & Row, 1986.

266. Whitall N. Perry,The Spiritual Ascent: A Compendium of the World's Wisdom, Fons Vitae; 2nd edition, 2008.

267. جام نو و مي کهن: مقالاتي از اصحاب حکمت جاويدان، بکوشش مصطفي دهقان، تهران: مؤسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني، چاپ اوّل، 1384، 539 صفحه.

268. Barbara Perry, “Foreword: Frithjof Schuon: Metaphysician and Artist”, inThe Feathered Sun: Plains Indians in Art and Philosophy, Bloomington, IN: World Wisdom Books, 1990.

269. Barbara Perry, “Introduction”, Frithjof Schuon,Art from the Sacred to the Profane: East and West, edited by Catherine Schuon, Bloomington, IN: World Wisdom, 2007.

270. “Biography of Mark Perry”:

http://www.worldwisdom.com/public/authors/Mark-Perry.aspx

271. Mark Perry (Author), Huston Smith (Preface),On Awakening & Remembering: To Know is To Be, Fons Vitae, 2000, 434 pages.

272. Mark Koslow, “The Spiritual Fascism of Rene Guenon and His Followers”.

273. Sedgwick, ibid, p. 128.

274. ibid, pp. 128-129.

ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانون‌هاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران...
ما را در سایت ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانون‌هاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : وب نگار webnegar بازدید : 556 تاريخ : دوشنبه 28 مرداد 1392 ساعت: 5:27