علاویه پس از علاوی
چنانکه گفتيم، با مرگ شيخ احمد العلاوي، يکي از "مقدم"هاي او بنام عَده بن تونس شيخ طريقت علاويه شد و شوان با "اجازه"اي که از شيخ عَده گرفت به سوئيس بازگشت و راه مستقل خود را آغاز کرد.
طريقت علاويه در دوران عَده بن تونس، که فاقد رهبري کاريزماتيک چون احمد العلاوي بود، جاذبه خود را از دست داد و با مرگ عده بنتونس بقاياي ظواهر تصوف سنتي را نيز از دست داد و رياست خاندان بنتونس موروثي شد. در اين زمان، شوان در سوئيس راه خود را ميرفت و به مستغانم و زاويه علاويه کاري نداشت.
عده بنتونس در سال 1952 درگذشت و پسر 24 سالهاش، محمد المهدي بنتونس، رهبري طريقت را به دست گرفت که سلوکي غيردرويشانه و پرتجمل داشت. او در 1975 درگذشت و برادرش، خالد بنتونس (متولد 1947)، شيخ طريقت شد.
خالد بنتونس در 24-31 ژوئيه 2009 جشن يکصدمين سال تأسيس طريقت علاويه را در مستغانم برگزار کرد. و به اين مناسبت خبرگزاريها متن تبليغاتي زير را گزارش کردند:
«يک سده از عمر طريقت شيخ خالد بنتونس مي گذرد. از 24 تا 31 ژوئيه، قريب به 6 هزار تن از مؤمنين براي جشن صدمين سالگرد تولد اين طريقت در شهر مستغانم الجزاير گرد آمدند.
در تمام طول سال، اعضاي اين فرقه صوفيه مراحل مختلف حرکت کاروان هاي انتظار و شعله اميد را پيگيري کردند؛ دو نمادي که، ماه ژانويه سال جاري، به منظور معرفي کردن جوامع علاويه به دنيا، به تأييد رسيده بودند. اوائل ماه ژوئيه، اين دو نماد در شهر مستغانم به هم رسيدند.
در فرانسه، پيشآهنگان مسلمان (SMF) اين کشور که به تأييد شيخ خالد بنتونس نيز رسيده بودند، شکلي ديگر از مسلماني را به نمايش گذاشتند.SMFشکلي زيبا از حضور حقيقي اسلام در زندگي عمومي مسلمانان در کشور فرانسه محسوب ميشود. اينان کساني هستند که کاروان شعله اميد را به راه انداختند.
فرقه العلاويه که به سال 1909 پايه گذاري گرديد، عنوان خود را از اسم پايهگذار فرقه يعني شيخ احمد العلوي (1934- 1869) گرفته؛ مردي معتقد و داراي سعه صدر که الهامبخش بسياري از غربيها در مسير گرايش به اسلام بوده است. شيخ العلوي خطبههاي جمعه مسجد بزرگ پاريس را از زمان تأسيس آن يعني ژوئيه 1926 بر عهده داشته است.» [187]
خالد بنتونس، بويژه در فضاي جديد منطقه خاورميانه و شمال آفريقا و در کوران "بهار عربي"، ميکوشيد چهرهاي "تجددخواه" از خود به دولتهاي غربي عرضه کند. اقدام جنجالي او، که اعتراض علماي الجزاير را برانگيخت، انتشار کتابي است با عنوانصوفيه: ميراث مشترکنوشته خالد بنتونس که بر روي جلد آن تصاوير پيامبر اسلام (ص) درج شده. [188]
در تصاوير زير تحول لباس و ظاهر شيوخ طريقت درقاويه و علاويه در يک سده اخير نمايان است:
شيخ علي بن طيب بن العربي الدرقاوي (نوه محمد العربي الدرقاوي، بنيانگذار درقاويه)
شيخ احمد العلاوي (ابنعَليوه)
شيخ عَده بنتونس (جانشين العلاوي)
شيخ محمد المهدي بنتونس (جانشين شيخ عَده)
شيخ خالد بنتونس (رهبر فعلي طريقت علاويه)
121. Sedgwick, ibid, p. 39.
122. Shadhiliyya Arabiyya
125. عبدالحليم محمود،قضيه التصوف المدرسه الشاذليه، قاهره: دارالمعارف، بي تا، صص 73- 75.
127. Abd al-Rahman Illaysh (c. 1845-1929)
128. Muhammad Illaysh (1802-1882)
در ويکيپدياي عربي زندگي شيخ محمد عليش اينگونه درج شده است:
محمد عليش: محمد بن أحمد بن محمد عليش أبو عبدالله (1217 هـ / 1802م - 1299هـ / 1882م) فقيه، من أعيان المالکيه، مغربي الأصل، من أهل طرابلس الغرب. ولد بالقاهره عام 1217هـ / 1802 م وتعلم في الأزهر. ولما کانت الثوره العرابيه اتهم بموالاتها، فأخذ من داره وهو مريض محمولاً لا حراک فيه، وألقي في سجن المستشفى.
من تصانيفه الکثيره التي شملت العلوم: فتح العلى المالک في الفتوى على مذهب الإمام مالک جزآن. فتح الجليل على مختصر خليل أربعه أجزاء. هدايه السالک إلى أخر المسالک في فروع الفقه المالکي. حاشيه على رساله الصبان في البلاغه. تدريب المبتدى. تذکره المنتهى في فرائض المذاهب الأربعه. حل المعقود من نظم المقصود في الصرف. اجوبه الحيارى عن حکم قلنسوه النصارى. هدايه المريد لعقيده أهل التوحيد.
شيوخه: أخذ عن الشيخ الأمير الصغير وأجازه، والشيخ مصطفى البولاقي، والشيخ مصطفى السلاموني، والشيخ حميده العدوي، والشيخ محمود مقديش، والشيخ يوسف الصاوي، وبالإجازه الشيخ محمد بن ملوکه، والشيخ إبراهيم الملولي.
وفاته: توفى في القاهره عام (1299 هـ - 1882م).
129. Society for the Study of Ibn al-Arabi in Italy and the Orient
130. Sedgwick, ibid, p. 62.
132. Ivan Aguéli (1869-1917)
134. Hamdiyya Shadhiliyya
138. Jacques Maritain (1882-1973)
141. René Guénon,Introduction to the Study of the Hindu Doctrines,Hillsdale, NY: Sophia Perennis, 2001, 276 pages.
142. René Guénon,The Crisis of the Modern World,Hillsdale, NY: Sophia Perennis, 2004, 120 pages.
143. René Guénon,East and West,Hillsdale, NY: Sophia Perennis, 2004, 188 pages.
144. René Guénon,The Reign of Quantity and the Signs of the Times, Hillsdale, NY: Sophia Perennis, 2001, 284 pages.
145. René Guénon,Theosophy: History of a Pseudo-Religion, Hillsdale, NY: Sophia Perennis, 2003, 335 pages.
146. René Guénon,The Spiritist Fallacy, Hillsdale, NY: Sophia Perennis, 2004, 364 pages.
147. Frithjof Schuon (1907-1998)
148. Sedgwick, ibid, p. 84.
149. Basel
نام اين شهر به فرانسوي بال و به آلماني بازل خواندهميشود. در منابع فارسي به "بال" شهرت داشت.
150. Erinnerungen und Betrachtungen[Memories and Reflections], [Switzerland:] privately printed, 1974.
151. Sedgwick, ibid, p. 84.
153. سيد حسين نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، ترجمه مرضيه سليماني،اطلاعات حکمت و معرفت، سال سوم، شماره 2، ارديبهشت 1387، ص 21.
154. Sedgwick, ibid, pp. 85-86.
157. Harald von Meyenburg
158. Titus Burckhardt (1908-1984)
159. Jean-Baptiste Aymard, Patrick Laude,Frithjof Schuon: Life and Teachings, State University of New York Press, 2004, 196 pages.
160. Sedgwick, ibid, p. 295.
164. Ahmad al- Alawi (1869-1934)
165. براي آشنايي با زندگي شيخ احمد العلاوي بنگريد به زندگينامه العلاوي نوشته مارتين لينگز:
Martin Lings,A Sufi Saint of the Twentieth Century: Shaikh Ahmad al-Alawi, London: George Allen & Unwin, 1971. [Cambridge, UK:Islamic Texts Society, 1993, 242 pages.]
166. Abu Abdullah Muhammad al-Arabi al-Darqawi (1760-1823)
168. حسين لاشيء، "ابنعَليوه"،دائرهالمعارف بزرگ اسلامي، ج 4، ص 329.
170. Pierre-Paul-Henri-Gaston Doumergue (1863–1937)
173. Sedgwick, ibid, p. 86.
175. Adda Bentounes (1898-1952)
176. “L’aspect ternaire de la tradition monothe´iste” [The Threefold Appearance of The Monotheist Tradition]
178. Sedgwick, ibid, p. 87.
در ترجمه فارسي مقاله نصر در سوگ شوان رساله فوق به شکل تحريف شده زير به خواننده ايراني معرفي شده است: «نخستين رساله شوان پيشتر و در سال 1933 در نشريهلوويل دو ايسيسمنتشر شد. اين رساله در خصوص اسلام بود و "جنبه تاريک سنت يکتاپرستانه" نام داشت.» (نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 23)
179. Bhagavad Gita
"ه" تلفظ نميشود و "باگاواد گيتا" خواندهميشود. باگاواد به معني سرود است. اشعاري است از منظومهمهابهاراتا. مکالماتي است ميان شاهزاده ارجونه و خداي کريشنا.
180. Sedgwick, ibid, p. 87.
181. Amitābha, Amida Butsu
184. نصر، "فريتيوف شوان و سنت اسلامي"، همان مأخذ، ص 22.
ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانونهاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران...
ما را در سایت ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانونهاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : وب نگار webnegar بازدید : 673 تاريخ : سه شنبه 15 مرداد 1392 ساعت: 14:25