(یادداشت زیر ازاستاد عبدالله شهبازی استبه بهانه شکایت خانواده امانپور از ایشان به قوه قضاییه و نحوه رسیدگی به این پرونده!)
يادداشت من درباره پيشينه خانوادگي کريستين امانپور بازتاب وسيع داشت و با استقبال گسترده مواجه شد. تا آنجا که ديدم تنها در دو جا به آن برخورد منفي شد: وبگاه آفتاب آن را با عنوان«خيالپردازيهاي يک مورخ درمورد کريستين امانپور»منتشر کرد و بهانه گرفت که چرا منبع و مأخذ ذکر نکردهام. اين همان وبگاهي است که پيشتر با عناوين محترمانه چون «تاريخنگار شهير روزگار ما» از من ياد ميکرد.[1][2][3]وبگاه صبحانه نيز کاملاً جانبدارانه خبر را مخابره کرد بههمراهچند «کامنت»خودساخته و مغرضانه حاوي بدوبيراه به من. کساني که با من آشنايي دارند ميدانند که اولاً در پژوهشهايم وسواس و انصاف دارم؛ حرف مفت نميزنم و در سطر سطر نوشتههايم رفرنس ميدهم. ثانياً، تازه آشنا با قلم و تحقيق نيستم؛ عمري را در اين راه صرف کردهام و به دنبال پول و جاه و مقام و شهرت نيز نبودهام. ماجراهاي پدر کريستين امانپور مسئله پنهاني نيست. خود من از سالها پيش از آن مطلع بودم. کافي است از چند تن از معمرين مطلع تهراني ساکن منطقه الهيه و فرشته درباره امانپور پرسوجو شود. بهعلاوه، آيا هيچ انديشيدهايد که برکشيده شدن و شهرت سريع اين خانم ايراني در رسانهاي به شدت هوادار صهيونيسم چون CNN به دليل چه ارتباطاتي بوده است؟
خطاب به کساني که در سالهاي گذشته راه يکهتازي اين خانم را در ايران هموار کردهاند عرض ميکنم که، بهنظر من، کريستين امانپور ضد ايراني است، يعني از ايران و ايراني نفرت دارد، و عملکرد کنوني او در جهت هموار کردن راه تندروترين محافل نومحافظهکار و جنگافروز صهيونيستي است که ميخواهند آتش خصومت عليه ايران را در ايالات متحده آمريکا و اروپاي غربي بيشتر دامن زنند
سخني با مقامات و خانواده امانپور
خويشاوندان کريستين امانپور، به دليل انتشار يادداشت سه سال پيش، با عنوان «اين کريستين امانپور کيست؟» (28 دي 1384) عليه من به دادسراي ويژه کارکنان دولت در تهران شکايت کردهاند زيرا در اين يادداشت خانم امانپور را از يک خانواده بهائي سروستاني خوانده بودم. طبق اخطاريه بايد در 28 دي 1387، يعني مقارن با روز انتشار يادداشتم، در دادسراي ويژه کارکنان دولت در تهران حاضر شوم. اين تقارن به چه معناست؟ بهعلاوه، من هيچگاه کارمند دولت نبودهام و نميدانم علت شکايت به دادسراي ويژه کارکنان دولت چيست؟ طبعاً دادسراي فوق بايد قرار عدم صلاحيت صادر کند. مضافاً من سالهاست ساکن شيرازم نه تهران. با دو بار عمل قلب و يک بار ايست کامل قلبي - تنفسي نميدانم بايد چه کنم و چگونه در تهران حضور يابم. من حتي براي دريافت جايزه کتاب سال 1385 از رئيسجمهور نتوانستم به تهران بروم و پسرم، حبيبالله، لطف کرد و در اين مراسم حضور يافت.
رسيدگي به شکايت فوق، پس از سه سال و درست در سوّمين سالروز انتشار يادداشتم، مرا به تأمّل واداشته است. اميدوارم مقامات قضايي و شاکيان با حسنظن به اين يادداشت توجه کنند:
روشن است که منظور من از «خانواده امانپور» خانواده به معناي گسترده آن نبود که هر خويشاوندي را شامل شود و چنين شکايتي را برانگيزد. در سروستان يا آباده يا نيريز فارس، و در بسياري مناطق متراکم بهائينشين ديگر چون يزد و نجفآباد اصفهان و شرق مازندران (خطه ساري و شاهي) و سيسان آذربايجان و غيره، بسياري خانوادهها هستند که بخشي بهائياند و بخشي مسلمان. بهعلاوه، من مطلع نبودم که خانم کريستين امانپور اقوام پدري فراواني دارد که در تهران زندگي ميکنند. بنابراين، تعمدي براي ايراد تهمت «بهائيگري» به خويشان خانم امانپور، که اصولاً آنها را نميشناسم و نامي از آنها نيز نبردهام، وجود نداشت. شايد اين توضيح براي شاکيان کفايت کند
ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانونهاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران...
ما را در سایت ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانونهاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : وب نگار webnegar بازدید : 632 تاريخ : يکشنبه 6 مرداد 1392 ساعت: 4:15